به گزارش بازار، با بالا رفتن هزینه های ساخت و ساز و نوسان مداوم قیمت مصالح، مدیریت منابع در پروژه های ساختمانی به یکی از چالش های جدی مجریان تبدیل شده است. در این میان، بخش تاسیسات به دلیل سهم قابل توجهی که در هزینه نهایی پروژه دارد، بیشتر از گذشته تحت فشار تصمیم گیری های سریع و بعضا کم دقت قرار گرفته است.
بررسی تجربه های میدانی فعالان تحلیل بازار نشان میدهد بخش زیادی از مشکلات اجرایی در سیستم های تاسیساتی، نه به طراحی مربوط میشود و نه به نحوه اجرا. ریشه این مشکلات اغلب به مرحله تامین متریال برمیگردد؛ مرحله ای که به گفته برخی کارشناسان، حدود ۷۰ درصد مجریان دست کم یک بار در آن دچار اشتباه شده اند.
در همین راستا، فعالان بازار معتقدند تفاوت میان خرید از مسیرهای متفرقه و تامین متریال از مراکز تخصصی، در عمل بسیار فراتر از اختلاف قیمت اولیه است. معمولا دسترسی به اطلاعات دقیق تر درباره اصالت کالا، مشخصات فنی و تنوع محصولات، در مراجعی که به صورت متمرکز روی برندهای شناخته شده ای مثل نیوپایپ، مولتی پایپ یا سوپرپایپ فعالیت میکنند ساده تر است؛ موضوعی که مثلا در بررسی شرایط خرید از یک نمایندگی نیوپایپ در تهران یا سایر مراکز رسمی بازار بیشتر به چشم می آید، اما در خریدهای شتاب زده معمولا نادیده گرفته میشود.
تمرکز بر قیمت؛ آغاز یک ریسک پنهان
یکی از دلایل اصلی تکرار این اشتباه، تمرکز بیش از حد بر قیمت اولیه است. اختلاف قیمت لوله و اتصالات پنج لایه در بازار، گاهی آنقدر محسوس است که تصمیم گیری را به سمت انتخاب ارزان ترین گزینه سوق میدهد. اما این اختلاف قیمت همیشه به معنای صرفه جویی واقعی نیست.
در موارد متعددی، محصولاتی با تاریخ تولید قدیمی، شرایط نگهداری نامناسب یا حتی مشخصات فنی متفاوت، با قیمت پایین تر عرضه میشوند. این تفاوت ها معمولا در زمان خرید قابل تشخیص نیستند و پیامدهای آن ها بعد از اجرا خود را نشان میدهد.
پیامدهایی که دیر دیده میشوند
بر اساس گزارش های غیررسمی فعالان این حوزه، بخش قابل توجهی از مراجعات برای رفع نشتی، افت فشار یا خرابی زودهنگام سیستم های لوله کشی، مربوط به پروژه هایی است که متریال آن ها از منابع نامعتبر تامین شده است. در چنین شرایطی، هزینه ای که در ابتدا صرفه جویی شده بود، در مراحل بعدی چند برابر بازمیگردد.
این مسئله به ویژه در سیستم هایی مانند گرمایش از کف، لوله کشی آب گرم و سرد و تاسیسات موتورخانه ای اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ چرا که دسترسی مجدد به این بخش ها، معمولا مستلزم تخریب و توقف بهره برداری است.
چرا این روند ادامه دارد؟
فشار کارفرما برای کاهش هزینه نهایی، محدودیت زمان، تنوع ظاهری محصولات در بازار و نبود شفافیت کافی درباره مسیر تامین، از جمله عواملی هستند که باعث میشوند مرحله خرید، ساده تر از واقعیت آن در نظر گرفته شود.
در حالی که در پروژه های حرفه ای، انتخاب منبع تامین متریال به عنوان بخشی از مدیریت ریسک پروژه شناخته میشود و نقش مستقیمی در کیفیت نهایی و دوام سیستم ایفا میکند.
تفاوت فروش و تامین
در بازار تاسیسات، تفاوت مشخصی میان فروشنده صرف و تامین کننده تخصصی وجود دارد. فروشنده کالا را تحویل میدهد، اما تامین کننده معتبر علاوه بر کالا، اطلاعات فنی، اصالت محصول و تناسب آن با نیاز پروژه را نیز در نظر میگیرد. همین تفاوت، در پروژه های متوسط و بزرگ، اثر خود را به وضوح نشان میدهد.
به همین دلیل، بسیاری از مجریان باتجربه پیش از شروع اجرا، زمان مشخصی را به بررسی مسیر تامین اختصاص میدهند؛ اقدامی که شاید در کوتاه مدت زمان بر به نظر برسد، اما از بروز هزینه های سنگین در آینده جلوگیری میکند.
جمع بندی
آنچه در بسیاری از پروژه های تاسیساتی به عنوان صرفه جویی تلقی میشود، در عمل میتواند به یک ریسک پنهان تبدیل شود. تجربه بازار نشان میدهد انتخاب برند به تنهایی تضمین کننده کیفیت نیست و مسیر تامین متریال نقش تعیین کننده ای در نتیجه نهایی پروژه دارد.
در نهایت، پاسخ به یک پرسش ساده میتواند مسیر تصمیم گیری را تغییر دهد:
آیا کاهش هزینه امروز، به افزایش هزینه فردا منجر نخواهد شد؟

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0