خبرگزاری تسنیم، کرمان، اگر مرگ، محمدابراهیم باستانیپاریزی را از ما نگرفته بود، امروز، سوم دیماه، او مورخ، روزنامهنگار و پژوهشگری صدساله بود؛ اندیشمندی که با سختکوشی کمنظیر، خواندن و نوشتن و پژوهش را تا واپسین سالهای زندگی رها نکرد و اگر فرصت میداشت، شمار آثارش امروز بیش از این تعداد بود.
از پاریز؛ جایی که تاریخ نفس میکشید
محمدابراهیم باستانیپاریزی در سوم دیماه 1304 در روستای پاریز از توابع شهرستان سیرجان دیده به جهان گشود. او فرزند حاجآخوند پاریزی بود؛ شخصیتی اهل معرفت، فرهنگ و ادب که خانهاش پاتوق اهل کتاب و گفتوگو بود.
خود باستانیپاریزی درباره آن سالها گفته است:«اغلب تابستانها، اهل معرفت و کتاب و معلمها به پاریز میآمدند فقط برای اینکه پدرم را ببینند، تاریخ بشنوند و شعر بخوانند» وهمین فضای فرهنگی، نخستین بذرهای علاقه به تاریخ، روایت و نوشتن را در ذهن نوجوانی او کاشت.
نوجوانی که روزنامه منتشر کرد
زیست فرهنگی باستانیپاریزی از همان نوجوانی آغاز شد. او با خواندن نشریات و مجلاتی که به خانهشان میرسید، با دنیای کلمه انس گرفت و در 12 سالگی دست به انتشار روزنامهای محلی به نام «ندای پاریز» زد؛ نشریهای که اگرچه تنها سه مشترک داشت، اما نشانی روشن از روحیه روزنامهنگارانه و دغدغه فرهنگی او بود.
پس از پایان دوره ابتدایی، مسیر تحصیل او از سیرجان به دانشسرای مقدماتی کرمان و سپس به دانشگاه تهران در رشته تاریخ رسید. باستانیپاریزی در سال 1330 فارغالتحصیل شد و به کرمان بازگشت تا به عنوان دبیر، فعالیت علمی و فرهنگی خود را ادامه دهد.
هفت سال بعد، با قبولی در آزمون دکتری تاریخ، بار دیگر راهی تهران شد و پس از گذراندن دوره دکتری، به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمد. او تا سال 1387 بهعنوان استاد تماموقت دانشگاه تهران تدریس کرد؛ سالهایی که با نوشتن، تحقیق و مطالعه بیوقفه همراه بود.
مورخی که تاریخ را برای مردم نوشت
باستانیپاریزی از معدود مورخانی بود که توانست تاریخ دانشگاهی را با زبانی روان، طنزی ظریف و نگاهی انسانی به میان مردم بیاورد. قلم او دههها بیوقفه نوشت و ذهن جستوجوگرش پیوسته در پی کشف لایههای پنهان تاریخ بود؛ بهویژه تاریخ محلی و منطقهای کرمان که در آثارش جایگاهی ممتاز دارد و حاصل این تلاش، دهها کتاب و مقاله پژوهشی است که بخشی مهم از حافظه تاریخی ایران را ثبت و ماندگار کردهاند.
پایانی که پایان نبود
استاد محمدابراهیم باستانیپاریزی در پنجم فروردینماه 1393 پس از تحمل یک دوره بیماری کبدی، چشم از جهان فروبست؛ اما مرگ نتوانست او را از حافظه فرهنگی ایران حذف کند. امروز، در صدمین سالروز تولدش، نام او همچنان زنده است چرا که برخی انسانها، حتی پس از رفتن، همچنان مینویسند، میآموزند و زنده میمانند؛ در کتابها، در کلاسها و در ذهن مردمی که تاریخ را با روایتهای صمیمی او شناختهاند.
انتهای پیام/511/

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0