به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرمآباد، پویا حسنوند، جوان آیندهدار عرصه نمایش لرستان، در سالهای اخیر با اجرای نمایشهای موفق، گامهای محکم و تأثیرگذاری در مسیر تئاتر استان برداشته است؛ هرچند «قصه پرغصه نبود امکانات مناسب و زیرساختهای لازم»، مانند دیگر زخمهای فرهنگ و هنر لرستان، ردّی ماندگار بر فعالیت هنری او گذاشته است.
او با نمایش اخیر خود در بیستوهفتمین جشنواره تئاتر لرستان توانست در چندین بخش نظر داوران را جلب کند. نمایش «کنگلومرا» همانند آثار پیشین حسنوند روایتی از سالهای نهچندان دور و از دوران ظلم و استبداد حاکمان پهلوی بر سرزمین مردم مقاوم لرستان است؛ مردمی که در تاریخ هرگز در برابر استبداد سر خم نکردهاند. به همین بهانه با این هنرمند جوان گفتوگویی انجام دادیم.
چگونه وارد دنیای تئاتر شدید؟ آیا تجربهای خاص شما را به سمت کارگردانی سوق داد؟
سلام و عرض ادب خدمت مخاطبان. من از دوران دبستان با فراخوان مدرسه برای کارهای عروسکی و صحنهای وارد تئاتر شدم و بعدها به صداپیشگی و کار در رادیو پرداختم. خانوادهام احساس میکردند استعداد دارم و از دوران راهنمایی و دبیرستان فعالیتهایم جدیتر شد؛ بهویژه در دبیرستان که تصمیم گرفتم این مسیر را ادامه دهم.
کارگردانی خاصی در زندگی شما تأثیرگذار بوده است؟
بله. کارگردانهای زیادی بر من تأثیر داشتند اما مهمترینشان دکتر علی رفیعی است که بسیار دوستش دارم. همچنین اساتیدی چون آرش دادگر، آقای نعیمی و علی شمس نیز تأثیرگذار بودند.
فرایند کارگردانی شما چگونه است؟
کارگردانی برای من با طرح سؤال آغاز میشود: «اگر بخواهیم این مفهوم را نشان دهیم، چگونه باید بیانش کنیم؟» یا اینکه «در فرهنگ لرستان چه میگذرد؟» و آیا میتوان روایت متفاوتی از یک حادثه یا حتی یک رقص ارائه داد؟ این پرسشها کمکم مسیر ساخت اثر را شکل میدهند.
چگونه میفهمید یک نمایشنامه برای کارگردانی شما مناسب است؟
آنچه مرا جذب میکند پیش از هر چیز ایدئولوژی زیرین متن و جهان فکری نویسنده است؛ چه خودم نویسنده باشم چه فردی دیگر. ساختار متن—ایستا، دوار، ارسطویی، یا هر شکل دیگر برایم ملاک اصلی نیست؛ آنچه مهم است تفکری است که در متن جریان دارد.
در انتخاب بازیگران به چه نکاتی توجه میکنید؟
دو معیار اصلی دارم: اخلاق و جنون بازیگری.بازیگر باید اخلاقمدار باشد و آرامش را به گروه منتقل کند. از سوی دیگر، بازیگر باید جنون خلاقانه داشته باشد؛ یعنی فراتر از متن در روند تمرین حضور داشته باشد و همراه کارگردان در تاریکیها کاوش کند. از نظر من بازیگران من کاشف، دانشمند و مخترعاند؛ خلاقیت فردیشان به جذابیت نمایشهایم کمک میکند.
با چالشهایی مانند بودجه محدود یا زمان کم چگونه کنار میآیید؟
هیچوقت با زمان کم کنار نمیآیم؛ چون معتقدم یک نمایش باید حداقل شش تا هشت ماه تمرین داشته باشد. اما درباره بودجه با کار شخصی—از جمله کار در اسنپ و برگزاری کلاسهای بازیگری هزینه تولید نمایشها را تأمین میکنم. متأسفانه تئاتر هیچ بودجه مشخصی ندارد و هنرمندان همه هزینهها را شخصاً پرداخت میکنند.
نقش طراحی صحنه و نور در کارهای شما چقدر اهمیت دارد؟
به همان اندازه که نویسندگی و کارگردانی برایم مهم است، طراحی صحنه نیز اهمیت دارد. شعار من این است: «تئاتر برای دیدن است، نه برای شنیدن.»
طراحی صحنه افق دید تازهای به مخاطب میدهد و میتواند معنای جدیدی به متن اضافه کند. طراحی صحنه، طراحی حرکت و ایدئولوژی اثر از علاقهمندیهای اصلی من است. آثار طراحان غرب و شرق را دنبال میکنم اما طراحیهایم شخصی هستند.
احساسات و پیامهای عمیق نمایش را چگونه به مخاطب منتقل میکنید؟
ما ابتدا خودمان مفهوم و احساس را درک میکنیم. سپس در فرایند تمرین، نور، صحنه، لباس، حرکت، بیان و بدن، همه عناصر بهصورت منطقی کنار هم قرار میگیرند تا اثر به مخاطب منتقل شود. هر تماشاگر نیز پیام ویژه خود را دریافت میکند.
تأثیرات اجتماعی و فرهنگی در آثار شما چگونه بروز پیدا میکند؟
تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر همه انسانها محسوس است؛ اما هنرمند کسی است که صرفاً دنبالرو تغییرات نیست، بلکه تغییر را ایجاد یا تحلیل میکند. هنرمندان ماندگار تاریخ کسانی بودند که از زمان خودشان جلوتر حرکت کردند.
آینده تئاتر استان را چگونه میبینید؟
اگر واقعگرایانه نگاه کنیم، وضعیت تئاتر استان مانند خودرویی فرسوده است که بدون بودجه نمیتوان قطعاتش را تعمیر کرد. زیرساختها هر سال فرسودهتر میشوند. سالنها را بخش خصوصی در اختیار گرفته، پلاتو نداریم، تبلیغات با مشکل مواجه است و شهرداری و شورای شهر از این هنر تأثیرگذار حمایت نمیکنند.
در چنین شرایطی مانند ماشینی هستیم که با لاستیک پنچر در جاده مانده است؛ ادامه مسیر بدون امکانات، در نهایت ما را متوقف میکند و این یعنی مرگ هنر. تلخ است، اما واقعیت دارد.
برویم سراغ نمایش «کنگلومرا»؛ ایده کار چگونه شکل گرفت؟
«کنگلومرا» ادای دین من به آیین، فرهنگ و مردم لرستان است. این نخستین اثر بومیمحلیام نیست و پیش از این نیز نمایشهای متعددی با چنین موضوعاتی داشتهام.
ثبت جهانی دره خرمآباد اعتمادبهنفس تازهای به مردم لرستان داد و نشان داد که فرهنگ غنی ما بینیاز از گرایش به غرب یا شرق است؛ کافی است عناصر درامنویسی را با این سرزمین پیوند بزنیم.
ایده این نمایش سالها در ذهنم بود. مخاطب چه لر و چه غیر لر پس از دیدن آن با آیینها، لباسها، موسیقی، رقص و باورهای این دیار آشنا میشود.
روایت نمایش درباره خیانت رژیم ستمشاهی به لرها و مقاومت مردم لرستان در برابر ظلم و خفقان است. در کنار روایت اصلی، خردهداستانهایی از عشق، قدرت، خیانت و انتقام نیز دیده میشود.
زبان نمایش سرشار از شعر، آواز و موسیقی است و همین باعث همذاتپنداری بیشتر مخاطب و حتی امکان دیدهشدن اثر در سطح بینالمللی میشود.
با وجود تمام مشکلات مالی و کمبود زیرساخت، امیدوارم مسئولان و دغدغهمندان فرهنگ و هنر لرستان پای کار بیایند تا «کنگلومرا» بتواند به جشنواره فجر راه پیدا کند؛ چرا که هم قابلیت درخشش و کسب عنوان دارد و هم میتواند سفیر هنر و فرهنگ لرستان باشد.
گفتوگو: مژگان شلکه بیرانوند
انتهای پیام/.



ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0