بحران سیاسی در آمریکا شدت گرفت / پای اپستین وسط است

یک تحلیلگر برجسته آمریکایی با اشاره به افشای حجم بالایی از اسناد مرتبط با پرونده جفری اپستین، اعلام کرد این افشاگریها فشار بیسابقهای بر دونالد ترامپ و ساختار سیاسی آمریکا وارد کرده و نشانههایی از بحران و فساد در سطوح بالای قدرت را آشکار ساخته است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایرنا، متن کامل صحبتهای «جان مرشایمر» نظریهپرداز و تحلیلگر برجسته آمریکایی به شرح زیر است:
من دههها از عمرم را صرف مطالعهٔ رفتار قدرتهای بزرگ، سازوکارهای «واقعگرایی تهاجمی» و منطق خشن بقا در یک نظام بینالمللی آنارشیک کردهام. معمولاً تمرکز من بر تهدیدهای بیرونی است؛ ظهور چین، گسترش بیپروا و تحریکآمیز ناتو و اوکراین، و خطاهای راهبردی در خاورمیانه. اما آنچه اکنون، درست در درون مرزهای ایالات متحده، شاهدش هستیم، تهدیدی علیه امنیت ملی است که با هر زرادخانهٔ هستهای در مسکو یا پکن برابری میکند.
ما نظارهگر فروپاشی درونی دولتِ دارای حاکمیت هستیم؛ فروپاشیای که جای خود را به محفل غارتگر نخبگانی داده که دیگر با قانون مهار نمیشوند، بلکه با اعمال عریانِ قدرت و نیاز به پنهانسازی فساد و تباهیِ خود هدایت میشوند. افشاگریهای اخیر دربارهٔ پروندههای جفری اپستین و واکنش سراسیمه، عصبی و نزدیک به روانپریشانهٔ دستگاه ترامپ، صرفاً خوراک رسانههای زرد نیست. اینها نشانههای رژیمی هستند که به گوشه رانده شده، بهشدت در معرض افشا قرار دارد و خطرناک است.
هیچ تردیدی نداشته باشید که یک ابرقدرتِ بهگوشهراندهشده که از درون در حال پوسیدن است، خطرناکترین بازیگر در صحنهٔ جهانی است. امروز ما به یک درگیری فاجعهبار جهانی نزدیکتریم تا در اوج جنگ سرد؛ نه به این دلیل که قدرتمندتریم، بلکه، چون طبقهٔ حاکم ما بهواسطهٔ باجگیری، فساد، و نیاز به ایجاد حواسپرتی فلج شده است.
بیایید با نگاه سرد و بیرحم واقعگرایی به واقعیتها بنگریم. ما اطلاعاتی دریافت کردهایم دربارهٔ انبوهی عظیم از اسناد؛ نه چند صفحه، بلکه کوهی دیجیتال از شواهد مربوط به شبکهٔ قاچاق جنسی کودکانِ جفری اپستین. اعداد و ارقام حیرتانگیزند و فراتر از تصور شهروند معمولی آمریکایی که هر روز سرِ کار میرود، مالیات میدهد و به حاکمیت قانون باور دارد.
سخن از دستکم یک میلیون و دویست هزار سندِ اضافی است و این احتمالاً فقط نوک کوه یخ است؛ دادههایی که تنها از یک هارددیسک به دست آمدهاند.
بر پایهٔ مشاهدهٔ من از چگونگی کشف ادله در پروندههایی با این ابعاد، و با توجه به تلاشهای سراسیمه برای سرکوب این اطلاعات، به احتمال زیاد با دهها میلیون سند مواجهایم. اینها شامل فهرست پروازها، رهگیریهای ارتباطی، عکسها، و دفاتر حساب دقیق یک عملیات سیستماتیک برای به دام انداختن و بهسازش کشاندن قدرتمندترین افراد دنیای غرباند.
اینجاست که به رفتار دونالد ترامپ میرسیم. من رهبران بسیاری را تحلیل کردهام؛ از خروشچف تا کندی، از مائو تا اوباما. رفتاری که اکنون از دونالد ترامپ میبینیم؛ پستگذاشتنهای شبانه در شبکههای اجتماعی، با انرژی سراسیمهٔ مردی که به ورطهٔ نابودی خیره شده رفتار یک دولتمردِ مطمئن نیست.
این رفتارِ کسی است که میداند دیوارها در حال نزدیک شدناند. وقتی یک رهبر سیاسی شروع میکند به حمله به کمدینهای شبانه، با خشونتی که معمولاً برای دشمنان مسلح به کار میرود؛ وقتی پیشنهاد میکند مجوز پخششان لغو شود یا خاموششان کنند، ما از یک آستانه عبور کردهایم. این مسئله اصلاً دربارهٔ شوخیهای بد نیست.
این مسئله دربارهٔ کنترل است. این روانشناسیِ رژیمی است که دیگر تابِ تحملِ مخالفت را ندارد، زیرا حقیقت برای بقای آن کشنده شده است. ادعای ترامپ مبنی بر اینکه هرگز سوار هواپیمای اپستین نشده، در حالی که فهرستهای پرواز و ایمیلهای دادستانهای فدرال صراحتاً خلاف آن را میگویند، حملهای مستقیم به خودِ واقعیت است.
این تلاشی است برای ساختن یک جهانِ موازی که در آن واقعیت اهمیتی ندارد و تنها وفاداری به رئیس مهم است. اما چرا این موضوع باید برای شهروند عادی در اوهایو یا پنسیلوانیا یا میشیگان اهمیت داشته باشد؟ چرا باید نگران وحشت نخبگان باشید؟ باید اهمیت بدهید، چون همین فساد دلیلِ فروپاشی اقتصاد شماست. دلیل آن است که پسران و دخترانتان به جنگهای بیپایان فرستاده میشوند.
این همان دلیلی است که وامهای دانشجویی علیه شما به سلاح تبدیل شدهاند. وقتی رئیس یک کشور با باجگیری به گروگان گرفته میشود و بگذارید روشن بگویم؛ عملیات اپستین در ماهیت خود یک عملیات باجگیری بود، احتمالاً با پیوندهایی به سرویسهای اطلاعاتی، آنگاه منافع ملی تابع بقای شخصیِ رهبرانِ بهسازشافتاده میشود. اگر یک قدرت خارجی یا یک جناح داخلی کلیدهای این پروندهها را در دست داشته باشد، کلیدهای دفتر بیضیشکل کاخ سفید را هم در دست دارد.
آنها کلیدهای وزارت دادگستری را در اختیار دارند. میتوانند سیاست را دیکته کنند. میتوانند ایالات متحده را به درگیریهایی بکشانند که هیچ منفعت راهبردی ندارد، اما برای حفظ اسرار قدرتمندان ضروری است.
به ایمیل دادستانهای فدرال در ۳۰ اکتبر ۲۰۲۰ توجه کنید. در این ایمیل صراحتاً به هارددیسکی اشاره میشود که به ناحیهٔ جنوبی نیویورک ارسال شده و حاوی «اعداد تولید» است که از وجود یک کتابخانهٔ عظیم از دادههای منتشرنشده حکایت دارد.
این اصطلاح بسیار مهم است. «ایمیجگیری» از یک درایو یعنی تهیهٔ یک کپیِ کاملِ جرمشناسانه. یعنی دادهها وجود دارند. وجود خارجی دارند و هنوز نابود نشدهاند. وحشتی که اکنون از سوی اردوگاه ترامپ میبینیم از جمله تصرف ناگهانی حسابهای شبکههای اجتماعی وزارت دادگستری توسط کاخ سفید، تلاشی سراسیمه برای کنترل روایت پیش از شکستن سد است.
وقتی کاخ سفید مستقیماً کانالهای ارتباطی وزارت دادگستری را در اختیار میگیرد تا دربارهٔ یک پروندهٔ قاچاق جنسی روایتسازی کند، اصل تفکیک قوا مرده است. وزارت دادگستری دیگر داور مستقل قانون نیست؛ به گارد پرتورینِ نخبگان جنایتکار بدل شده است؛ و این ما را به واقعیت هولناکِ همدستان میرساند.
ایمیلهایی که رایان گودمن و دیگران به آنها اشاره کردهاند نشان میدهد یادداشتهای مشخصی دربارهٔ افراد دیگری تهیه شده بود؛ بازرگانان ثروتمند، سیاستمداران، دلالان قدرت؛ کسانی که صرفاً تماشاگر نبودند، بلکه مشارکتکنندگان فعال و همدست بودند. ناحیهٔ جنوبی نیویورک یادداشتهایی با عنوان «یادداشت تعقیب شرکتها» و «یادداشت شهادت دروغ» داشت. آنها ده همدست را شناسایی کرده بودند.
آنها محلشان را یافته بودند. برای برخی احضاریه فرستاده بودند. اما تعقیبهای قضایی کجاست؟ کیفرخواستها کجا رفتند؟ ناپدید شدند. دفن شدند. این ناتوانی نیست؛ این یک سرپوشگذاری موفق است.
این نشان میدهد که فساد آنقدر عمیق است که اگر نخ را بکشند، کل فرشِ طبقهٔ حاکم آمریکا از هم میپاشد؛ و چه کسانی دروازهها را نگه میدارند؟ افرادی مانند کش پاتل. وقتی پاتل در برابر کنگره شهادت داد، به چشم مردم آمریکا نگاه کرد و گفت هیچ اطلاعات معتبری دربارهٔ انتقال افراد دیگر وجود ندارد.
او گفت پاسخ هیچکس است. اما حالا به اسناد نگاه کنید. به ایمیل ۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۹ نگاه کنید که دربارهٔ ۱۰ همدست سخن میگوید؛ افرادی که در فلوریدا، بوستون، نیویورک و کنتیکت شناسایی شدهاند.
یکی از آنها بهعنوان یک تاجر ثروتمند در اوهایو توصیف شده است. اینها افراد واقعیاند. آزادانه در جامعه رفتوآمد میکنند.
بهاحتمال زیاد به کارزارهای سیاسی کمک مالی میکنند. احتمالاً بر هیئتمدیرهٔ شرکتها نشستهاند؛ و کش پاتل ــ مردی که ادعا کرد هیچ چیز برای دیدن وجود ندارد اکنون با جتهای خصوصی پرواز میکند، با خودروهای لوکسِ تأمینشده از پول مالیاتدهندگان رفتوآمد دارد، پادکست اجرا میکند، و طوری رفتار میکند که گویی قربانی توطئهٔ رسانههاست.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0