نگاهی مقایسهای به فولاد ارفع و فولاد کاوه جنوب/جهش درآمدی کاوه در برابر سلطه قیمتی ارفع

تازهترین کارنامه عملکرد ۸ ماهه بزرگترین بیلتسازهای کشور نشاندهنده رویکرد متفاوت این دو شرکت فولادی است. در حالی که فولاد کاوه جنوب کیش با عبور از مرز درآمدی ۳۲۲ هزار میلیارد ریال، قدرت لجستیکی خود در دهانه خلیجفارس را به رخ رقبا کشید، فولاد ارفع با ثبت شکاف قیمتی ۳۴ میلیون ریالی در هر تن شمش نسبت به رقیب جنوبی، نشان داد که کیفیت محصول و نزدیکی به معادن، همچنان برگ برنده حاشیه سود در رینگ بورس کالا است. این گزارش با بررسی دادههای کدال، به این پرسش پاسخ میدهد که ناترازی انرژی و بحران آب ۴.۲ یورویی، چگونه نقشه سودآوری این دو شرکت را در آستانه زمستان سخت تغییر داده است.
به گزارش نبض بازار-در سالی که گذشت، صنعت فولاد ایران با دو لبه قیچی «تورم نهادههای تولید» و «ناترازی انرژی» دست و پنجه نرم کرد. مقایسه عملکرد شرکت فولاد کاوه جنوب کیش (کاوه) به عنوان نماد توسعه در سواحل جنوبی، و آهن و فولاد ارفع (ارفع) به عنوان پیشران صنعت در کویر مرکزی، تفاوت دو دیدگاه استراتژیک در مدیریت بحران و بهرهبرداری از فرصتهای بازار را به تصویر میکشد.
تحلیل درآمدهای عملیاتی و سهم بازار
یکی از شاخصترین تفاوتها در این دو مجموعه، مقیاس عملیاتی آنهاست. کاوه با تکیه بر ظرفیت تولید بالاتر، سهم بازار ریالی بیشتری را به خود اختصاص داده است.


جهش درآمدی کاوه: کاوه در ۸ ماهه منتهی به آبان ۱۴۰۴، موفق به ثبت فروش کل ۳۲۲،۹۳۹،۲۴۶ میلیون ریال شده است. مقایسه این عدد با فروش ۲۳۶،۸۲۲،۱۰۴ میلیون ریالی سال گذشته، از یک رشد ۳۶.۳ درصدی در درآمدها خبر میدهد. این رشد عمدتاً ناشی از افزایش نرخ پایه شمش در بورس کالا و ثبات نسبی در حجم عرضه بوده است.
ثبات و بهرهوری ارفع: ارفع در همین بازه زمانی فروش کل ۱۸۰،۹۱۵،۶۱۵ میلیون ریال را ثبت کرد. اگرچه رقم مطلق فروش ارفع کمتر از کاوه است، اما با نگاهی به سرمایه ۱۲ هزار میلیارد ریالی ارفع در مقابل سرمایه ۶۱ هزار میلیارد ریالی کاوه، متوجه میشویم که ارفع به ازای هر واحد سرمایه ثبت شده، بازدهی درآمدی بالاتری را خلق کرده است. فروش ارفع نسبت به سال قبل (۱۱۹ هزار میلیارد ریال) با یک جهش ۵۱ درصدی همراه بوده که از این منظر، عملکرد ارفع در نرخ رشد درآمدی، از کاوه پیشی گرفته است.
بخش مهمی از تفاوتهای بنیادی این دو فولادساز در بخش منابع و مصارف ارزی نهفته است. در حالی که «کاوه» به دلیل موقعیت جغرافیایی خود یک صادرکننده سنتی و بزرگ محسوب میشود، «ارفع» استراتژی خود را بر تأمین نیاز داخلی و مدیریت ارز بر اساس فرصتهای بازار استوار کرده است.
منابع ارزی: صادرات در برابر عرضه داخلی
· فولاد کاوه جنوب کیش: کاوه در نیمه نخست سال ۱۴۰۴ حدود ۳.۳ همت درآمد صادراتی ثبت کرد. این شرکت با تکیه بر مزیت نزدیکی به آبهای آزاد (فاصله ۷ کیلومتری تا اسکله صادراتی)، به طور تجمعی در ۸ ماهه بالغ بر ۳۳ میلیون دلار درآمد ارزی حاصل از صادرات شمش داشته است. هدفگذاری کاوه، حفظ تراز صادراتی برای پوشش هزینههای ارزی پروژههای توسعهای است.

· آهن و فولاد ارفع: ارفع در ۸ ماهه ابتدایی سال، صادرات کمحجمتری نسبت به کاوه داشته است. درآمد ارزی تجمعی ارفع حدود ۱۴.۶ میلیون دلار برآورد میشود. نکته قابل توجه در عملکرد ارفع، «چرخش استراتژیک» در پاییز است؛ این شرکت در مهر و آبان با مشاهده نرخهای بالاتر در بورس کالا نسبت به بازارهای جهانی، بخش عمده محصولات خود را در داخل عرضه کرده تا نقدینگی ریالی خود را تقویت کند.
مصارف ارزی: پروژههای توسعه و نهادههای حساس
· کاوه و نوسازی زیرساخت: مصارف ارزی کاوه بسیار بالاست. این شرکت حدود ۶۰ میلیون یورو برای احداث نیروگاه اختصاصی و خرید برق پایدار سرمایهگذاری کرده است. همچنین پروژه «مدول C احیای مستقیم» و نیروگاه خورشیدی ۸۵ مگاواتی، بخش بزرگی از ارز صادراتی شرکت را بلعیده است. کاوه عملاً ارز خود را به جای عرضه در سامانه، صرف «تهاتر» برای واردات قطعات و مواد اولیه میکند.
· ارفع و هزینههای تکنولوژیک: عمده مصارف ارزی ارفع صرف خرید الکترود گرافیکی و نسوزهای باکیفیت میشود. به دلیل تولید فولادهای آلیاژی و کیفی، وابستگی ارفع به مواد مصرفی وارداتی در هر تن محصول، نسبت به شمش معمولی بیشتر است. همچنین ارفع برای نوسازی خطوط تولید خود در ۸ ماهه، بخشی از منابع ارزی را صرف خرید قطعات یدکی استراتژیک کرده است.
مهندسی نرخ فروش؛ ارفع پیشتاز قیمتگذاری
بررسی دقیق نرخهای فروش نشان میدهد که استراتژی قیمتگذاری این دو شرکت کاملاً متفاوت است.
نرخ شمش داخلی: ارفع در آبان ماه ۱۴۰۴، شمش بیلت خود را با نرخ میانگین ۳۵۳،۵۵۱،۶۸۴ ریال به ازای هر تن فروخته است. در حالی که کاوه در همین ماه، نرخ میانگین ۳۱۹،۵۷۷،۲۲۰ ریال را ثبت کرد.
تحلیل شکاف قیمتی: اختلاف ۳۳،۹۷۴،۴۶۴ ریالی (حدود ۳.۴ میلیون تومان در هر تن) به نفع ارفع، یک پیروزی استراتژیک است. ارفع به دلیل استفاده از کوره قوس الکتریکی و تکنولوژی مدرنتر، شمشی با خلوص بالاتر و عناصر ناخالصی کمتر تولید میکند که در صنایع پاییندستی نورد با استقبال بیشتری روبهرو شده و قیمتهای رقابتیتری را در بورس کالا کسب میکند.
بازار صادراتی: کاوه در صادرات، نرخهای واقعیتری را تجربه کرده است. نرخ فروش شمش صادراتی کاوه حدود ۲۹۵ میلیون ریال (بدون مالیات بر ارزش افزوده و با نرخ ارز نیمایی) بوده که نشاندهنده جذابیت بالاتر بازار داخل نسبت به بازارهای جهانی در مقطع کنونی است.
زنجیره تامین و تولید؛ از گندله تا شمش
پایداری تولید در هر دو شرکت به تامین مواد اولیه (گندله) و تولید واسطهای (آهن اسفنجی) بستگی دارد.
مدیریت مواد اولیه: کاوه در ۸ ماهه ۱۴۰۴، بیش از ۱.۶ میلیون تن گندله خریداری کرده است. نرخ خرید گندله برای کاوه در آبان ماه به ۸۱،۲۵۱،۰۸۸ ریال رسید. ارفع، اما در مدیریت هزینه خرید گندله موفقتر عمل کرده و نرخ ۷۷،۰۹۴،۷۸۶ ریال را ثبت نموده است. این تفاوت ۴ میلیون ریالی در هر تن گندله، ناشی از نزدیکی ارفع به کانونهای معدنی یزد (مانند چادرملو) و کاهش هزینههای حمل و نقل است.
تولید آهن اسفنجی (DRI): کاوه با تولید ۱.۳۳ میلیون تن آهن اسفنجی، تقریباً تمام نیاز خود را به صورت داخلی تامین کرده است. ارفع با تولید ۸۲۴ هزار تن، بخشی از ظرفیت خود را به دلیل تعمیرات اضطراری واحد احیا در مهرماه از دست داد، اما در آبان با بازگشت به ظرفیت ۱۰۵ هزار تنی، زنجیره خود را بازیابی کرد.
پارادایم انرژی و بحران آب

این بخش شاید حیاتیترین تفاوت در بهای تمام شده دو شرکت را رقم میزند.
هزینه برق: هر دو شرکت در تابستان و پاییز با محدودیتهای برقی مواجه بودند. اصلاحات هزینهای کاوه نشان میدهد که این شرکت در مهرماه بابت هر مگاوات ساعت برق، هزینهای معادل ۵۰ میلیون ریال پرداخت کرده است. ارفع نیز هزینههای مشابهی را ثبت کرده، اما با این تفاوت که ارفع بخشی از برق خود را از طریق بورس انرژی و با نرخهای دوجانبه تامین میکند.
بحران آب در کویر: ارفع در گزارش خود به صراحت به «نرخ آب مصرفی» اشاره کرده است. تامین آب از خلیج فارس برای یک شرکت در یزد، هزینهای معادل ۴.۲ یورو به ازای هر متر مکعب دارد. این یعنی ارفع بابت هر لیتر آب، بهای بسیار سنگینی میپردازد که در بلندمدت یک ریسک استراتژیک برای سودآوری این شرکت محسوب میشود. در مقابل، کاوه با استقرار در کنار دریا، از طریق واحدهای آبشیرینکن اختصاصی، این گلوگاه را مدیریت کرده است.
تراز ارزی و صادرات
کاوه به عنوان یک «شرکت ارزآور» در جنوب شناخته میشود. صادرات تجمعی کاوه در ۸ ماهه به حدود ۳۳ میلیون دلار رسیده است. نکته کلیدی اینجاست که کاوه تمامی این ارز را صرف خرید مواد اولیه و قطعات یدکی کرده و تراز ارزی خود را در عدد صفر (خودگردان) حفظ کرده است. ارفع نیز صادرات محدودی داشته، اما تمرکز اصلی خود را بر بازار داخلی قرار داده تا از نرخهای بالاتر ریالی بهرهمند شود. با این حال، ارفع برای واردات الکترود گرافیکی و قطعات، به تخصیص ارز توسط بانک مرکزی وابسته است که این موضوع در شرایط تحریمی، یک ریسک عملیاتی برای ارفع ایجاد میکند.
تحلیل بهای تمام شده و حاشیه سود (تخمینی)
با توجه به دادههای آبان:
بهای تمام شده کاوه: تحت فشار هزینههای انرژی و حمل و نقل گندله از فواصل دور.
بهای تمام شده ارفع: تحت فشار هزینه گزاف آب و برق، اما منتفع از نزدیکی به معادن گندله.
پیشبینی میشود حاشیه سود ناخالص ارفع به دلیل نرخ فروش بالاتر (۳۵ میلیون تومان در برابر ۳۲ میلیون تومان)، حدود ۴ تا ۶ درصد بالاتر از کاوه باشد، هرچند حجم سود مطلق کاوه به دلیل تیراژ تولید، فراتر خواهد بود.
در تقابل این دو شرکت فولادی، فولاد کاوه جنوب کیش برنده رقابت «حجم و لجستیک» است و آهن و فولاد ارفع برنده رقابت «کیفیت و حاشیه سود». بزرگترین تهدید برای هر دو شرکت در ۴ ماه پایانی سال، ناترازی گاز است. از آنجا که هر دو شرکت از روش احیا مستقیم استفاده میکنند، قطع گاز به معنای توقف تولید آهن اسفنجی و در نتیجه توقف ذوب خواهد بود.
سرمایهگذاران و تحلیلگران باید در زمستان ۱۴۰۴، به دقت موجودی انبار آهن اسفنجی این دو شرکت را در گزارشهای آذر و دی رصد کنند. شرکتی که ذخیره آهن اسفنجی بیشتری داشته باشد، در برابر قطعی گاز تابآوری بیشتری نشان خواهد داد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0